فایل دونیت.
نوآوری اجتماعی
همه گیریهای قرن جدید و نوآوری اجتماعی در خدمت دولت و ملتها
سعید قاسمی زاده
چالشها و مشکلات اجتماعی در کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان کم نیستند و متأسفانه از نوع بغرنج و پیچیده هستند. همهگیری ویروس کرونا، از همین نوع است. برای مثال در مدیریت بحران، استانهای همجوار بعنوان استان همیار در نظر گرفته شدهاند که در مواقعی مثل سیل یا زلزله، امکانات امدادی استانها، برای استان آسیبدیده وارد عمل شوند. ولی در همهگیریها، استانهای همیار نیز همزمان درگیر بحران میشوند. دیگر کشورها، نیز همین وضعیت را دارند.
در چنین شرایط بغرنجی، هیچ دولتی، زیرساخت از قبل آمادهشدهای برای پاسخ به ابعاد فراگیر بحران ندارند و داشتههای دولتها، به قابلیتهای نهادی و شناختی پرورش یافتهای که در مدیریت جامعه متبلور است، محدود میشود. مدیران با اعتماد بنفس و یادگیرنده میتوانند در این شرایط، دوباره یادگیری را فعال نگاهدارند و جامعه را برای عرضه نوآوریهای سدشکن، به عرصه دعوت کنند.
نوآوری اجتماعی
نوآوری اجتماعی مفهومی برای اشاره به شیوههایی است که در آن تغییر نگرش ها، رفتارها یا ادراکات منجر به روشهای جدید و پیشرفته اقدام مشترک در یک گروه و فراتر از آن می شوند. نوآوری اجتماعی، ایدههای جدیدی هستند که چالشهای موجود اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی را به سود مردم و سیاره رفع میکنند. نوآوری اجتماعی واقعی تغییر سیستمی است- که بطور دائمی مفاهیم، رفتارها و ساختارهایی را که پیش از این باعث افزایش یافتن این چالشها میشدهاست، تغییر دهد. حتی بطور سادهتر، نوآوری اجتماعی ایدهای است که نتیجهاش به مصلحت عموم است.
نوآوریهای اجتماعی، نوآوری هایی هستند که هم از نظر هدف و مقصود و هم از نظر ابزارهای رسیدن به آن اهداف، اجتماعی هستند. به طور خاصتر نوآوری اجتماعی ایدههای جدیدی (شامل محصولات، خدمات، مدلها) هستند که هم نیازهای اجتماعی را بسیار مؤثرتر و کارآمدتر از جایگزینهایشان برآورده میکنند و روابط یا مشارکتهای اجتماعی جدیدی را نیز به وجود میآورند(تعریف بنیاد یونگ).
تعریف منحصر بفردی که مرز نوآوری اجتماعی را از دیگر انواع آن متمایز کند ارائه نشده است با اینحال، پاتون (2010) بعنوان مثالی در ارزیابی توسعهای، بیان میکند که نوآوریهای اجتماعی ویژگیهای سیستمهای قابلتطبیق پیچیده را نشان می دهند- که شامل سیستمهای غیرخطی، نقاط اوج، ظهور، سازگاری، عدمقطعیت و ارزیابی مشترک است.
- سیستم غیرخطی «حساسیت به شرایط اولیهای را بدست میدهد که در آن فعالیتهای کوچک میتواند واکنشهای بزرگ را برانگیزد» (پاتون 2010: 124).
- ظهور یا برایش «به ما میگوید که نوآوران نمیتوانند از قبل تعیین کنند که چه اتفاقی خواهد افتاد، بنابراین، نوآوران نمیتوانند از قبل تعیین کنند که در چه چیزی اندازهگیری میشود. ما باید انتظار هرچه که اتفاق افتاده است را داشتهباشیم. ما باید انتظار اتفاقات غیرمنتظره را داشتهباشیم. باید آماده شویم» (پاتون 2010: 126).
- «عوامل و نمایندگان تعاملی، به یکدیگر واکنش نشان داده و با همدیگر و با محیط سازگار میشوند، بنابراین آنچه که ظهور پیدا میکند عملکرد سازش مداوم میان عوامل تعاملی و روابط واکنشی نمایندگان تعاملی با محیط خود است. نوآوران سازگار میشوند. ارزیابیکنندگان برنامههای نوآوری، بایستی آن سازگاریها را پیروی کرده و مطابق آن با طرح ارزیابی سازگاری پیدا کنند» (پاتون 2010: 131).
- «در شرایط پیچیده، فرآیندها و نتایج از قبل غیرقابل پیشبینی، غیرقابل کنترل و ناشناختهاند. عدمقطعیت ناشی از آشفتگی در محیط، و تغییر در سیستمها بصورت تکاملی و دگرگونی و محدودیت دانش است. پیشبینی پذیری نتایج برنامه به شدت وابسته به وضعیت دانش پژوهش درمورد این است که چگونه نتایج دلخواه را ایجاد کنیم» (پاتون 2010: 133).
فرآیندی پیچیده از محصولات، فرایندها و یا برنامههایی که به شکلی چشمگیر، روندهای پایه ای، منابع و جریانهای قدرت، و یا تلقی از سیستم اجتماعی را که نوآوری در آن رخ میدهد، تغییر می دهند.
تمرکز بر فرآیند در نوآوری اجتماعی، به عنوان یک امر ناگزیر، توصیف شدهاست. احتمالا می توان تاکید شدید بر همکاری و تولید مشترک از طریق آزمایش و اغلب با بهره گیری آشکار از تفکر طراحی را نیز در آن گنجاند.
فناوری سامانههای اطلاعاتی اجتماع مبنا
همانطور که در بخش قبل بحث شد، در میان تعاریف ارائه شده برای نوآوری اجتماعی، خللهایی است و مرز آن با مرز دیگر فناوریها و نوآوریها به خوبی پوشش داده نمیشود. یک نمونه آشنا در ایران محصول فناورانه مسیریابی ویز است که توسط یک شرکت زیرساخت همکاری اجتماعی آماده میشود و مبتنی بر همکاری یک جامعه داوطلبانه توسعه مییابد.
در مورد کروه جنوبی، مقامات بهداشت، دادههای عمومی تردد بیماران مبتلا به کرونا را منتشر کردند و برخی افراد این اطلاعات را در قالب نقشههایی بازپردازش کردند و در اختیار مردم قرار دادند. ملموس بودن نزدیکی کرونا به افراد، آنان را تشویق به اصلاح رفتاری میکند. پرسشی جدی در بحران کرونا، این است که چرا شرکتهای بزرگ فناوری، از دادههای عمومی خود برای مبارزه با همهگیری کرونا استفاده حداکثری نمیکنند. آیا آنان ورود به حوزه خدمات دولت را خط قرمزی برای لو رفتن توان فوق العاده زیاد خود میدانند؟
دکتر سهیل عنایتاله در چهار سناریوی روایی که برای کرونا ارائه کرده است، ورود غولهای فناوری به مسئله همهگیری کرونا را به جادوی علیبابا تعبیر کرده است.
به نظر این نگارنده، جادوی علیبابا ممکن است. به این توییت توجه کنید.
این توییت، حداقل دو اطلاع بسیار باارزش را به مخاطب درست (یعنی کسی که این داده برای او تولید ارزش میکند) میدهد: «هشت روز پیش» و در «جلسه بانک مرکزی» اگر با تو ملاقات داشتهام، ممکن است در معرض ابتلا به کرونا بوده باشید!
شاید به نظر برسد که این اطلاع، زیاد مهم نیست. تصور کنید، دادههای اینچنینی به طور مرتب و یکپارچه گردآوری شود، در آن صورت، جامعه نهتنها از وضعیت افراد در معرض کرونا خبردار میشود، بلکه به طور هوشمند، به افراد مناسب، هشدار مناسب قابل ارائه میشود.
حال به داده فوق، یک داده بالینی نیز بیافزاییم. در آن صورت، نقشه کاملی از همهگیری در جامعه پیش روی افراد مناسب قرار میگیرد.
در بخش بعدی، این داده بزرگ را بیشتر بررسی میکنیم.
ایدهای بنام کرونانت
همهگیری چگونه شیوع مییابد؟ در مورد کرونا، میدانیم که شیوع ویروس از انسان به انسان است و در دوره ای تقریبا 14 روزه، علائم بیماری بروز مییابند. زنجیره شیوع کرونا در جامعه انسانی، یک الگوی قابل شناسایی دارد. هر فرد آلوده، افراد پیرامون را آلوده میکند و این افراد، به نوبه خود افراد دیگر را آلوده میکنند. یک راه مرسوم برای قطع این زنجیره، کاهش دادن سرعت ملاقاتهای افراد است. این راهکار، برای مراحل اول همهگیری موثر است به ویژه با تسریع در شناسایی افراد محتمل میتوان ویروس را متوقف کرد. اما وقتی زنجیره پنهان کرونا رشد میکند، کاهش ملاقاتها با هزینه اجتماعی بالایی همراه میشود. در اینجا راه دیگری وجود دارد که محدودیتهای همگانی کمتری به دنبال دارد، بخصوص در مورد کرونا که دوره پنهان بالایی دارد، راه دوم قابل توجه میشود. راه دوم این است که زنجیره اطلاعات افراد هم شبکه را با هم به اشتراک بگذاریم و به محض ورود ویروس کرونا به حقله ارتباطی گسترده شده، اقدامات کاهش ملاقاتها را تشدید کنیم. این اتفاق در شبکه ای بنام کرونانت در حال آزمایش است.
در این پژوهش اقدام محور، ابتدا یک بسته نرمافزاری تهیه میشود که کاربران با تسهیل بیشتری، اطلاعات ملاقاتها و شرایط بالینی روزانه خود را در آن وارد میکنند. اگر طراحان نرم افزار موفق شوند پلتفرمی مطابق با نیازهای افراد طراحی کنند و هر فرد بخش مناسبی از شبکه اجتماعی فیزیکی خود را در آن دعوت کند، میتوان آزمود و یادگرفت که آیا، به اشتراک گذاری اطلاعات ملاقات، تردد و بالینی، میتواند به موقع افراد در معرض ابتلا را از ویروس دور نگاهدارد یا خیر.
باید آزمود و به اجتماع باور داشت. با چند حلقه تکرار این یادگیری، امید است بتوانیم قرنطینه هوشمند، موثر و کم هزینهای را در اختیار مردم قرار دهیم.